درباره ما

این روزها به این فکر میکردیم که چطور از خودمون بنویسیم ساعت 00:40 بود که وارد فایل word شدم و شروع کردم به نوشتن همه چی از یک بیگ بنگ شروع شد توسط یک نفر

تا حالا شده که کاملترین ابزار رو داشته باشید اما ندونید که قراره چیکار کنید؟

تا قبلش همین حس رو داشتیم اما این بار بجای ابزار یه تیم فوق العاده قوی داشتیم که دنبال هدفی بودیم برای تغییر آینده ، کوتاه بگم که هرچی ایده به ذهنمون می رسید رو میتونستیم عملی کنیم اما دنبال حرفه ای بودیم که هم مردم نیازمندش باشن و هم در آینده رویه ی مثبتی رو در پیش داشته باشه و به عبارتی نهالی که امروز کاشتیم در آینده بارور بشه و بتونیم بهش تکیه کنیم .

ناگهان فکر کردیم که ما در کنار برنامه نویسی هم دائم در حال ترید کردن هستیم و با خرید و فروش ارزهای دیجیتال در مارکت های خارجی سود خوبی داریم میکنیم ، حالا چرا در این بازار جهانی فوق العاده جوانان ایران نباید از این سود استفاده کنند ؟

چه ایرادی داره شخصی ارز دیجیتالی رو خریداری کنه به مبلغ 10 میلیون و اون رو بتونه 2 روز بعد به 11 میلیون بفروشه ؟

چرا نباید این بازار رو که یک گنج تمام نشدی هست رو با دیگران به اشتراک بزاریم ؟

شاید باورتون نشه اما آیندگان ارزو خواهند داشت تا یک دقیقه بجای شما باشن و با خرید ارز های دیجیتال دنیای خودشون رو به صورت کامل عوض کنند ، مثلا فکر کنید 10 سال قبل کسی 1 میلیون بیت کوین میخرید والان بیشتر از 100 میلیارد تومن سرمایه داشت.

آیا شما حاظر نبودید برای یک دقیقه هم شده به گذشته سفر کنید و بیت کوین بخرید ؟

در مورد همین موارد بحث میکردیم که گفتیم منتظر چی هستیم ؟

چرا باید منتظر اتفاق دیگه ای باشیم بیاین تا با هم برنامه رو بچینیم . اون شب تا صبح نشستیم و مواردی که لازم داشتیم رو نوشتیم ( مثل اسم مارکت ، قابلیت هایی که لازم داشتیم و ... ) شاید باورتون نشه خندمون گرفته بود اخه چیزایی رو نوشته بودیم که خفن ترین مارکت های جهان هم اون هارو توی فروشگاهشون نداشتن اما خوب میتونستیم عملیش کنیم ، البته همیشه موانعی بود که ادم رو پشیمون کنه از کار و راه برگشت رو در پیش بگیره اما سعی کردیم به همه چی به شکل یک فرصت و یک شانس نهایی نگاه کنیم .

بعد از اینکه نقشه ی فروشگاه رو چیدیم هرکسی رفت دنبال حرفه ی خودش برای ساخت این فروشگاه برنامه نویسمون استارت رو زد و به هر کدوم از ما موارد مورد نیاز رو داد تا ما اماده کنیم برای مثال محتوا ، طراحی سایت و ... مثل فیلم گرین بوک دیدیم به انتهای سفر رسیدیم با یک هدف و این پروژه که از یک ایده شروع شده بود امروز اماده شده بود ، راستشو بخواین ترس عجیبی داشتیم همراه با حس افتخار به خودمون ، ما کسی نبودیم که ایده مون رو به کسی بدیم تا برامون درست کنه ما خودمون به رویامون روح بخشیدیم و زنده کردیم ... حالا وقت اون شده بود تا با تبلیغات و محتوای مناسب بتونم ایرانی هارو با این صرافی آشنا کنیم

حالا چه شما بخواین و چه نخواین درباره ما میدونید شما هم به صورت تریلر این ایده رو دیدید و برای اینکه کامل این فیلم رو ببینید حساب خودتون رو باز کنید و لذت ببرید .

برای تک تک لحظاتتون ارزو میکنیم که شاد و سرزنده باشید همراه با حس افتخار ....